دو تن از ماموران مامون به نام های رجاء بن ابی ضحاک و یاسر خادم به همراه نامهای مامور انتقال امام از مدینه به مقر حکومت وی بودند. رجاء بن ابی ضحاک و یاسرخادم به منزل امام رفتند و نامه مامون را به حضرت تسلیم کردند.۲۸ امام با فرستادگان مامون سخنی نگفت و با کراهت نامه را خواند و به ناچار پیشنهاد مامون را پذیرفت و آماده سفر شد و در اولین گام قبل از آغاز سفر به سوی مرو، امام دست به اقداماتی زد که ماهیت پذیرش ولایت عهدی را آشکار ساخت. امام رضا علیه السلام با دست زدن به اقداماتی نظیر وداع با مرقد مطهر رسول اکرم(ص) که همراه با گریستن بود ۲۹، تعیین جانشین و اعلام امامت امام جواد علیه السلام۳۰ و وداع با خانواده خویش که به آنان گفت اطراف ایشان گرد آیند و برای وی بگریند، با این کار نشان دادند که ولایت عهدی ظاهری آراسته و مجلل بر چهره تبعید و نفی بلد است.۳۱ منابع اولیه و سایر تواریخ معتبر آغاز حرکت امام رضا علیه السلام را از مدینه به سوی بصره ذکر کردهاند.۳۲ با این وجود برخی از منابع به خصوص تذکرههای متاخر مینویسند: حضرت، ابتدا به مکه رفته و در این سفر امام جواد علیه السلام نیز همراه ایشان بوده است، امام علیه السلام با خانه خدا وداع کرده و سپس از مکه به سفر ادامه داده اند. بنا به گفته آقای عرفان منش گزارش منابع مختلف درباره سفر امام رضا علیه السلام از مدینه به مکه سپس به بصره متناقض و نامشخص است. برخی امام جواد علیه السلام را همراه پدر بزرگوارشان علیهماالسلام در مکه دیده اند، برخی نامهای از امام رضا علیه السلام در مکه دریافت داشته، برای امام جواد علیه السلام به مدینه بردهاند، اینگونه اقوال از نامشخص و متناقص بودن سفر امام رضا علیه السلام به مکه حکایت دارد. علاوه بر این، اوضاع مکه در آن زمان چندان آرام نبود. بنابراین سفر امام رضا علیه السلام به مکه… به لحاظ سیاسی مغایر سیاست مامون و دستور وی به فرستادگانش است. به همین دلیل نمیتوان سفر امام رضا علیه السلام از مدینه به مکه و سپس به مرو را دارای حجتهای آشکار تاریخی دانست و به احتمال زیاد باید بر این باور بود که در سفر از مدینه به مرو امام رضا علیه السلام به مکه سفر نکردهاند.۳۳ اما باید متذکر شد که امام را به سمت شهری میبردند که از قدیم طرفدار عثمان بودند(بصره) و از اینجا ماهیت دعوت مأمون و از اینکه این راه را انتخاب کرده بر ما مشخص میشود و امام و مأموران مأمون پس از گذر از بیابانهای عربستان خود را به نباج میرسانند و در نباج( بروزن کتاب) که در۶ منزلی بصره است، توقف میکنند و پس از استقبال شیعیان آن منطقه عازم بصره میشوند.
2- از بصره تا فارس:
۲-۱- ازبصره تا سوق الأهواز:
از دیار عرب( عراق) تا خوزستان دو راه وجود دارد، یکی از بغداد به واسط و از واسط به خوزستان و راه دیگر از بصره به خوزستان که کوتاهترین راه و فاصله میان ایران و عراق آن روز محسوب میشد.
راه بصره- اهواز در آن زمان بر اساس نوشتههای جغرافیدانانی همچون جیهانی، اصطخری و ابن حوقل ۹ منزل و سی و شش فرسنگ بود، به ترتیب ابله، بیان، حصن مهدی، باستیان، خان مزدویه، دورق، قریه دایرا، آسک و ارجان.۳۴ ولی از نامهای قدیم منازل این مسیر در نقشههای امروزین اثری نمانده است، از این رو به سختی میتوان مسیر حرکت امام را مشخص کرد. امام رضا علیه السلاماز بصره به اهواز حرکت کرد، ولی از جزئیات مسیر حرکت امام و منزلگاههایی که حضرت در آن توقف فرمود، منابع هیچ گزارشی ارائه نکردهاند. با ورود امام رضا علیه السلام به اهواز، امام علیه السلام مریض میشوند. منابع دلیل بیماری امام علیه السلام را هوای بسیار گرم و مرطوب این شهر بیان میکنند، امام علیه السلام در زمان بیماری طبیبی خواسته برایش فراهم میکنند. با آمدن طبیب به بالین حضرت، امام علیه السلام از وی گیاهی را همراه با نیشکر طلب میکند، با توجه به اینکه فصل نیشکر نبوده، طبیب میگوید هر دو یافت نمیشود، چون نیشکر زمستان درو میشود، ولی امام میگوید بگردید هر دو یافت میشود، پس از قدری گشتن و با راهنمایی خود امام علیه السلام هر دو را مییابند.۳۵
چنانکه از نقشه برمیآید از اهواز دو خط زرد رنگ به شوشتر و دزفول ترسیم شده که بیانگر مسیراحتمالی امام علیه السلام است. سه بقعه به نام امام رضا علیه السلام در شوشتر، دو بقعه به نام شاخراسون( شاه خراسان) در دزفول و شوشتر و دو بقعه دیگر به نام های امام ضامن وجود دارد که بایستی با نظری نقادانه به آن نگریست. این بناها( یادبود امام رضا علیه السلام) که تعدادشان قریب به ده بنا میرسد اگر چه از حیث کثرت، گذر امام رضا علیه السلام را در ایندو شهر قوت میبخشند، اما به لحاظ اعتبار، متزلزل و مبهم هستند. سه بقعه امام رضا علیهالسلام دیمی که دو تای آن در شوشتر و یکی از آنها در دزفول که عوام آن را محل توقف حضرت رضا علیهالسلام میدانند، وجود دارد.۳۶علاوه بر بقاع امام رضا دیمی بقعهای بنام بقعه شاخراسون( شاه خراسان) یکی در دزفول و دیگری در شوشتر وجود دارد که با توجه به برخی نوشتهها خالی از شک نیست۳۷.
تاریخ های محلی سفر امام به این دو شهر را تائید نمیکنند. همچنین با توجه به نقشه و موقعیت جغرافیایی شوشتر و دزفول گذر حضرت رضا علیه السلام را از این دو شهر دور از واقع نشان میدهد؛ چرا که امام بایستی راه رفته به شوشتر را بازگشته و سپس به دزفول میرفتند که این سفر عقلانی نیست.
۲-۲- از اهواز تا فارس:
درباره ادامه مسیر حرکت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به فارس منابع توضیحی نمیدهند که حضرت از کدام راه به سمت فارس و از آن جا به خراسان عزیمت کرده است و ما تنها از طریق اتصال نقاط جغرافیایی روشن که در منابع ذکر شده میتوانیم جزئیات مسیر حرکت حضرت علیه السلام و منازل بین راه را به دست آوریم و یا حدس بزنیم، زیرا مسیر راه خوزستان به فارس منحصر به یک راه نیست. از اهواز به فارس ۲۴ منزل و در مجموع ۱۰۲ فرسنگ راه بوده است که معروف ترین منازل این راه که از ارجان شروع میشود، به این شرح است: بندق (بندک)، خان حماد، نوبندگان(نوبنجان)، کرکان، خراره، خلان، خلار، و جویم (گویم).۳۸ احتمال دارد حضرت علیه السلام در سفر تاریخی خود به مرو از راه ارجان، رامهرمز گذشته باشند، زیرا نسبت به ابتدا و میانه این راه گزارشهایی از عبور آن حضرت در دست داریم.
درباره خروج امام علیه السلام از اهواز خبر دقیقی وجود دارد که امام علیه السلام از پل اربق یا اربک عبور کردهاند و این خود کلیدی برای حل این معماست. در ادامه مسیر پل اربک (اربق) در شهر ارجان قدیم( بهبهان) قدمگاهی است موسوم به قدمگاه امام رضا علیه السلام.۳۹ وجود این قدمگاه در این مکان مسیر امام علی بن موسی الرضا علیه السلام را روشن میکند. قدمگاه بعدی که در منابع تاریخ محلی به تناوب از آن یاد شده شهر ابرقو یا ابرکوه است که در منتهی الیه جاده شمالی شیراز به شهر یزد است.۴۰ منابع تاریخی اطلاع میدهند که امام رضا علیه السلام از اهواز و از طریق فارس و نه شهر شیراز به سمت خراسان رفتهاند. از ورود حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام به شیراز در منابع گزارش موثقی ثبت نشده است و در منابع محلی تاریخ این شهر هیچگاه قدمگاه و یا بنای یادبودی به آن حضرت منسوب نیست.۴۱ این موضوع احتمال عبور حضرت رضا علیه السلام را از راه باستانی اهواز به پاسارگاد که بعد از ارجان از طریق راههای کوهستانی منطقه کهگیلویه به جلگه مرودشت اصطخر میپیوست، قوت میبخشد.
۳- از فارس تا یزد:
ابن بلخی منازل شیراز به یزد را ۹ منزل و مسافت میان این دو شهر را ۵۴ فرسنگ یاد کرده است.۴۲ در آن روزگار یزد نه شهر مهمی به قاعده امروز بلکه از توابع شهر اصطخر و نام قدیم شهر یزد، کثه بوده است.۴۳ در این منطقه چند قدمگاه و بنای یادبود امام رضا علیه السلام وجود دارد: از جمله قدمگاه خرانق (مشهدک)۴۴ و قدمگاه ده شیر فراشاه که نامش را احتمالاً از شیرکوه گرفته است.۴۵ با توجه به تاکید منابع به عبور آن حضرت از راه کویر به سوی مرو، بر اعتبار این قدمگاهها افزوده میشود، ولی چنانکه گفته شد یزد در قرن دوم اسلامی نه یک شهر که یک منطقه بیابانی بوده است، بنابراین از عبور حضرت رضا علیه السلام از یزد در منابع اولیه به صراحت نامی به میان نیامده است و تنها به ذکر عبور آن حضرت از یک کویر و یا بیابان اشاره کردهاند.۴۶
برخی بر این باورند که امام ر ضا علیه السلام در طی مسیر وارد شهر قم شده و در منزل یکی از اهالی این شهر منزل کردهاند که این مکان امروزه به مدرسه رضویه یا ماموریه شهرت یافته است.۴۷ ولی باید اذعان کرد که مامون گذر امام از شهرهای محل تجمع شیعیان را ممنوع کرده بود. بنابراین حضور امام علیه السلام در این شهر سند محکم ندارد، از سوی دیگر در مورد توقف حضرت در قم منابع تاریخ محلی نیز آن را تائید نمیکند. تاریخ قم که از قدیمیترین منابع تاریخ محلی است(۳۷۸ ق، نوشتهی حسن قمی) هیچگونه اطلاعی از عبور حضرت رضا علیه السلام از شهر قم نمیدهد. کلینی نیز در کافی مینویسد: مامون آن حضرت را از بصره و شیراز(که شیعیانش کمتر بودند) به مرو حرکت داد.
۴- از یزد تا خراسان:
به طور کل تعیین خط مسیر دقیق سفر امام رضا علیه السلام به واسطه گزارشهای متعدد و گاه متناقض منابع دشوار است. به همین سیاق تعیین مسیر حرکت امام رضا علیه السلام از یزد تا خراسان نیز با دشواری همراه است. تنها نقطه روشن که در این مسیر از منابع اولیه به دست میآید، اشارهای است که شیخ صدوق و سایر منابع معتبر به مسیر راه کویر و ورود آن حضرت به نیشابور کردهاند. با توجه به نقشه در خرانق و رباط پشت بادام نشانههایی دال بر عبور امام رضا علیه السلام از این مناطق وجود دارد. برخی معتقدند که امام علیه السلام از رباط پشت بادام به دامغان سپس به نیشابور رفته( مسیر آبی و سپس زرد رنگ) و برخی منابع معتقدند که امام علیهالسلام با گذر از جناح شرقی کویر لوت به نیشابور وارد شدهاند. از آن جا که دامغان به لحاظ جغرافیایی در خط سیر حرکت حضرت رضا علیه السلام واقع شده، گذر آن حضرت از این منطقه محتمل به نظر میرسد.
۵ – امام در خراسان:
خوشبختانه از ورود امام رضا علیه السلام به نیشابور گزارشهای متعدد و مستندی وجود دارد به ویژه حدیث سلسله الذهب که امام در این شهر ایراد فرمودهاند، خود به قوت گزارشهای ورود امام به نیشابور افزوده است. در مورد چگونگی ادای حدیث سلسله الذهب گفته شده است که چند تن از عالمان شهر گرد آن حضرت جمع شدند و از ایشان خواستند تا حدیثی از پدران بزرگوارش بیان کنند.
حضرت پس از فراخواندن حضار به سکوت حدیثی که اسناد آن را از امام موسی کاظم علیه السلام تا رسول خدا (ص) متصل کرد. از قول خداوند متعال فرمود: کلمه لا اله الا الله دژ من است . هرکس به دژ من وارد شود از عذاب من در امان خواهد بود . پس از آن مرکب امام به حرکت در آمد . حضرت سر مبارکشان را از کجاوه بیرون آورد و خطاب به مردم فرمودند: بِشُروطِها و أنا مِن شُروطِها ( البته شروطی دارد که من از شروط آن هستم ).۴۸ این حدیث به دلیل ناب بودن سلسله اسنادش به سلسله الذهب معروف است. مهمترین و معتبرترین گزارشی که از توقف حضرت رضا علیه السلام در نیشابور ضبط شده است. روایت عبدالسلام بن صالح ابوصلت هروی است که حدیث مشهور و معروف سلسله الذهب را از امام رضا علیه السلام در نیشابور نقل میکند.
امام رضا علیه السلام اساسیترین پایه ایمان به یگانگی خداوند متعال پذیریش امامت خود که به معنای پذیریش امامت سایر امامان علیهم السلام نیز هست، معرفی کرده است .۴۹
گفته شده است امام هنگام ورود به نیشابور در محله فرد، فرود آمدند که در آن چشمهای جاری است که معروف به چشمه کهلان که امام در آن غسل کرده و در کنار حوض آن به نماز ایستادهاند.۵۰ مردم تا به امروز به آن چشمه میروند و به آب آن چشمه استشفا میکنند؛ بنا بر آنچه مورخان معاصر ذکر کردهاند، این چشمه بعد از مدتی به حمام رضا علیه السلام معروف شد و همچنان در شهر نیشابور وجود دارد و همچنین قدمگاه نیشابور در ۲۶ کیلومتری آن شهر یکی از یادگاریهای مستند و مستدل حضور امام رضا علیه السلام در این شهراست. پس از حرکت از نیشابور در راه به چشمه آبی رسیدند و در کنار آن چشمه تخته سنگی بود که امام بر روی آن ایستاد و نماز خواند که بعدها بر روی ان بنای یادبودی ساختند که تا به امروز وجود دارد.۵۱ باید توجه داشت که نیشابور در آن زمان از شهرهای آباد و بزرگ خراسان به شمار آمده و ابرشهر نامیده میشد، از این رو بعید نیست که مکان فعلی قدمگاه نیشابور که اینک در جاده نیشابور به مشهد واقع شده است، آن زمان در خود شهر نیشابور و یا در حومه آن بوده باشد. امام رضا علیه السلام پس از نیشابور به طوس، ده سرخ و کوه سنگی سفر کردهاند داستانهای مشهور بین مردم این ناحیه خود گویای حضور امام علیه السلام در این منطقه است.
در ده سرخ امام علیه السلام به منظور دستیابی به آب جهت وضو زمین را به دست خویش اندکی حفر کرده، چشمهای میجوشد که تاکنون موجود است.۵۲
در کوه سنگی، امام برکت سنگهای این ناحیه را که از آن دیگها و ظروف سنگی میتراشیدند، طلب میکنند که تا امروز نیز همچنان این شغل در این ناحیه برجاست.۵۳ بعداز کوه سنگی مقصد بعدی طوس بود ایشان هنگامی که وارد طوس شدند و در قریه سناباد از ناحیه نوقان که از مستملکات حمید بن قحطبة طایی به شمار می رفت و در آن منزل و باغ داشت، اقامت کردند. مقبره هارون الرشید نیز در آن باغ قرار داشت. این همان مکانی بود که امام پیش از این بارها گفته بود که در آن محل به خاک سپرده خواهند شد. در آن مکان نماز خواند. در این شهر نیز مورد استقبال گرم مردم و بزرگان و عالمان شهر قرار گرفت.۵۴
مسیر سفر بعد از طوس به سرخس منتهی میشد؛ بنا به نوشته جغرافیدانان مسلمان از نیشابور به مرو ده منزل و تا هرات هم ده منزل بوده است و از نیشابور تا سرخس شش منزل است۵۵. در هنگام ورود امام به سرخس بنا به دستور مأمون ایشان را زندانی میکنند، این خود گواه است که ولایتعهدی امام تحمیلی بود که مأمون انجام داده بود. مأمون بنا به دو دلیل دستور حبس امام را در شهر سرخس داد. یک با بیان حدیث سلسله الذهب در واقع هم حقانیت خود و خاندانش را در برابر سلطه عباسیان به مردم گوشزد کرد و شرط ورود به دژ امن خداوند متعال را امامت و ولایت خود و خاندانش خواند و موضوع خلافت و زعامت عباسیان را زیر سؤال برد. دلیل دوم استقبال گرم مردم نیشابور بود، چرا که هدف مأمون از اینکه مسیر سفر امام را طوری طراحی کرده بود که با شیعیان ارتباط برقرار نکند و بی سر و صدا به مرو برسد که عملاً چنین نشد و محبت مردم را نسبت به امام رضا علیه السلام را که دید بر خود لرزید. از این رو مأمون به حبس امام در سرخس دستور میدهد، ولی مأمون شایع کرد که امام رضا علیهالسلام ادعای الوهیت کرده است و به همین خاطر وی را زندانی کرد تا شاید از این طریق تماس امام با مردم را غیرممکن سازد.۵۶سرخس آخرین شهر پیش از مرو و یا مقصد حرکت است، امام رضا علیه السلام در شهر مرو با وجود سلطه آشکار مامون مورد استقبال مردم واهالی آن شهر قرار می گیرند، و در همین شهر است که به ناچار ولایت عهدی مامون را میپذیرند. ولایتعهدی که سرانجامی جز شهادت به زهر کین خاندان سیاه جامه و سیاه دل بنی عباس، نداشت.
به این ترتیب مسیر هجرت امام علیه السلام به این شرح است: مدینه، مکه (برخی این شهر را مسیر هجرت نمیدانند)، نباج، بصره، اهواز، اربق (اربک)، ارجان ( بهبهان)، ابرکوه (ابرقوه)، ده شیر (فراشاه)، یزد، قدمگاه خرانق ( مشهدک)، رباط پشت بادام، نیشابور، قدمگاه نیشابور، ده سرخ، طوس، سرخس و سرانجام مرو.
علی جلیلی / کارشناسی ارشد تاریخ تمدن اسلامی از دانشگاه تهران و همکار گروه تاریخ اجتماعی بنیاد دائره المعارف اسلامی
منبع: پیشینه
1- شیخ مفید ، الإرشاد ، ج2، ص ۲۴۷.
2- طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص ۳۱۲
3- مناقب آل أبی طالب (ع)، ج۴، ص ۳۶۷ .
4- یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص ۴۳۰ و ۴۴۲٫
5- یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص ۳۷۶٫
6- مسعودی، مروج الذهب، ج ۳، ص ۳۳۶؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص ۳۰۰٫
7- یعقوبی، همان، ج ۲، ص ۳۸۱؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۳۸۴٫
8- همان، ج ۱، ص ۳۹۷٫
9- شیخ صدوق در کتاب الأمالی و رجال مامقانی زیر عنوان زبیده؛ البته برخی این مسئله را منکر شدهاند؛ نک. تعلیقات محدث ارموی بر کتاب النقض، تعلیقة ۹۵ که به نقل از علامه قزوینی نیز آمده است.
10- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص 98؛ مجلسی، ج ۴۸، ص ۲۲۵ .
11 - شیخ مفید، الإرشاد، ج ۲، ص ۲۳۷ – ۲۴۳ ؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج ۴، ص ۳۲۶٫
12- شیخ صدوق، عیون، ج ۲، ص ۲۲۶؛ اربلی، کشف الغمه، ج ۳، ص ۱۰۵٫
13- کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۱۰٫
14- مسعودی، التنبیه و الإشراف، ص ۳۲۳ .
15- یعقوبی، همان، ج ۲، ص ۴۴۵؛ طبری، تاریخ، ج ۸، ص ۵۷۴-۵۷۵٫
16- شیخ مفید ، همان، ص ۴۸۶٫
17- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۶ ، ص ۳۱۰-۳۱۱ .
18- خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد ، ج ۲، ص ۱۱۳-۱۱۴ .
19- طبری، همان، ج ۷ ، ص ۱۲۶-۱۲۷ .
20- نک: ابن اثیر ، ج ۷ ص ۱۳۲ که خاندان طاهر را شیعه و از پشتیبانان اهل بیت (ع) میداند.
21- التاریخ الأسلامی و الحضاره الإسلامیه ، ج ۳، ص ۱۰۷ .
22- الحیاة السیاسیة للإمام الرضا، ص ۱۸۷ .
23- ابن طقطقی، تاریخ فخری، ص ۱۲۷؛ ابن کثیر، ج ۱۰، ص ۲۵۰٫
24- علامه مجلسی ، بحار الأنوار ، ج ۴۹ ، ص ۱۲۹ .
25- یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص ۴۶۵؛ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۵۵؛ شیخ مفید، ج ۲، ص ۲۵۹٫
26- مرحوم مجلسی در مورد اجبار امام رضا (ع) برای پذیرش ولیعهدی روایات بسیاری آورده است ( نک. بحار الأنوار ، ج ۴۹ ، ص ۱۲۹-۱۳۰ .
27- برای اطلاع بیشتر رجوع شود به: شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۶۵؛ سیف الدین حاجی بن نظام عقیلی ، آثار الوزراء، ص ۷۶٫
28- یعقوبی، تاریخ، ج ۲، ص ۴۶۵؛ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۵۵۵؛ شیخ مفید، همان، ج ۲، ص ۲۵۹٫
29 - شیخ صدوق، عیون الأخبار الرضا، ج۲، ص ۴۶۴؛ ابن شهر آشوب، المناقب، ص ۱۹۶٫
30- همانجا؛ اثبات الوصیه، منسوب به مسعودی، ص ۳۹۴٫
31- شیخ صدوق، عیون الأخبار الرضا، ج۲، ص ۴۶۴؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۲، ص ۱۰۵٫
32 - اثبات الوصیه، منسوب به مسعودی، ص ۲۰۵؛ کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۴۰۷؛ ابن طقطقی، تاریخ فخری، ص ۳۰۰٫
33- جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو ، ص ۱۷-۱۸ .
34- جیهانی، اشکال العالم، ص ۱۰۷-۱۰۸؛ ابن حوقل، صورة الأرض، ص ۳۰؛ اصطخری، المسالک و الممالک، ص ۹۳- ۹۴٫
35- عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا (ع) از مدینه تا مرو، ص ۴۹ – ۵۰٫
36- اقتداری، دیار شهریاران، بخش اول، ج۱، ص ۷۷۷و ۵۵۴ و ۳۶۸٫
37 - همان، ص ۳۲۰؛ دزفولی، تذکره الأخبار و مجمع الأبرار، ص ۳۸٫
۳۸38 - قدامه بن جعفر، کتاب الخراج، ص ۲۷ – ۲۸ ؛ ابن رسته، اعلاق النفیسه، ص ۲۲۲ ؛ جیهانی، ص ۲۷ -۲۸؛ ابن بلخی، فارسنامه، ص ۲۳۱ – ۲۳۲ .
39- اعتماد السلطنه، مرآت البلدان، ج ۱، ص ۳۶۸٫
40- عرفان منش، همان، ص ۸۶٫
41- نک: ابن بلخی، فارسنامه؛ فسایی، فارسنامه ناصری؛ زرکوب شیرازی، شیرازنامه.
42- ابن بلخی ، همان ، ص ۲۳۲ .
43- لسترنج ، جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ، ص ۳۰۶ .
44- ایرج افشار، یادگارهای یزد، ج ۱، ص ۱۷۳٫
45- همان ، ج ۱ ، ص ۲۸۰ .
46- شیخ صدوق، عیون الأخبار الرضا، ج۲ ، ص ۴۶۴ ؛ علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج ۱۲، ص ۲۹ .
47- عبدالکریم بن طاووس حسنی، فرحه الغری ، ص ۱۳۱ .
48- شیخ صدوق، التوحید، ص ۲۵ .
49- محمود حیدری آقایی ، خانجانی و دیگران، تاریخ تشیع ، ج ۱، ص ۲۷۲ .
50- شیخ صدوق، عیون الأخبار الرضا، ج ۲، ص ۳۷۶ ؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۲، ص ۱۱۱ .
51- بسطامی، تحفه الرضویه، ص ۱۹۰٫
521- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲ ، ص ۳۷۶؛ مجلسی، ج ۱۲، ص ۱۱۳؛ ابوالقاسم سحاب، زندگانی امام رضا، ص ۲۵۶٫
53- مجلسی ، همانجا ؛ بدیع نگار، مشهد الرضا، ص ۴٫
54- اثبات الوصیه ، منسوب به مسعودی، ص ۳۹۱ ؛ شیخ صدوق، عیون، ج ۲ ، ص ۴۷۳ ؛ یحیی خزاعی ، بحرالأنساب ، ص ۱۰۴ – ۱۰۷ .
55- یعقوبی، البلدان، ص ۵۴ ؛ اصطخری، المسالک و الممالک، ص ۲۹۷ .
56- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۴۲۶ – ۴۲۷؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۲، ص ۱۵۹٫
منبع: پورتال کتابخانه مجلس شورای اسلامی