شافیت در گفتگویی که روزنامه صهیونیستی جروزالم پست منتشر کرده است، تأکید دارد: ما فرصت بیسابقهای برای تشکیل ائتلاف بین دولتهای مستقل عربی به رهبری عربستان سعودی با اسرائیل برای مقابله با توانمندیهای احتمالی هستهای ایران در آینده و همچنین ایجاد و پیوستن به رژیم جدید در خاورمیانه داریم.
وی تصریح کرد که توافق هستهای امضا شده بین ایران و قدرتهای غربی این فرصت را در برابر اسرائیل قرار میدهد که به رژیم خاورمیانه جدید بپیوندد، چرا که به ادعای وی خاورمیانه شاهد تمرکز گسترده ای خواهد بود که به اسرائیلیها اجازه میدهد پیرامون موضوعی مشترک با کشورهای عرب و سنی که از سیاست باز غرب در برابر دشمن آنها یعنی ایران خشمگین هستند، متحد شود.
شافیت که در سالهای 1989 تا 1996 ریاست موساد را عهدهدار بود،در توجیه این ائتلاف میگوید: دولتهای سنی مانند مصر و اردن و کشورهای حاشیه خلیج فارس در نگرانیهای خود نسبت به ایران با اسرائیل شریک هستند، این موضوع باعث میشود اسرائیل در ابعاد واقعگرایانه در اردوگاه اعتدال در خاورمیانه وارد شود. وی مدعی شد: ایران دشمن عربستان سعودی و مصر و اردن و امارات متحده عربی به شمار میرود، به عبارت دیگر ایران دشمن دولتهای سنی معتدل در منطقه است و ما نیز بخشی از همان اردوگاه هستیم.
رئیس سابق موساد در نظریهپردازی خود در زمینه تشکیل ائتلاف جدید با عربستان سعودی و کشورهای دیگر عربی موضوع درگیریهای اسرائیلی فلسطینی را فراموش نکرد و سعی کرد مسئولیت آن را بر دوش کشورهای عربی سنی بیندازد. وی در این زمینه گفت: من اعتقاد دارم که مشارکت دولتهای اعتدالگرای سنی زمینه را برای رسیدن به راهحل سیاسی بین اسرائیل و فلسطین مهیا میکند. باید به این نکته توجه داشت که ما تاکنون موفق نشدیم با وجود مشارکت تمامی طرفهای دیگر نظیر آمریکاییها و اروپاییها به راهکاری برای حل نهایی درگیری با فلسطینیها دست پیدا کنیم.
کاترین کلیبلاند تحلیلگر مسائل راهبردی در پژوهشی با عنوان "فواید سیاسی همکاری عربستان سعودی و اسرائیل" که در 10 ژولای جاری در پایگاه خبری فکرة [دیدگاه] منتشر کرد، آورده است: اتخاذ موضع قوی بر ضد ایران برای هر دو طرف اقدامی عادی به شمار میرود، این یکی از اولین دفعاتی است که میتوان گفت ارائه مواضع علنی به جای ایجاد همکاریهای محرمانه بین دو طرف امری منطقی به شمار میرود. این نویسنده صهیونیستی با طرح این ادعا که ایران ممکن است به زودی به سلاح هستهای دست پیدا کند، گفت سرکردگان عربستان سعودی و اسرائیل آمادگی دارند تا به همراه یکدیگر به شهروندان خود ثابت کنند که قادر به حمایت از خود در برابر ایران هستهای هستند.
وی بر "توافق منافع اسرائیل و عربستان در موضوع ایران" تمرکز ویژهای کرده و معتقد است که همکاری در این پرونده مناسبات دوجانبه ریاض و تل آویو را به ویژه بعد از دیدار انجام شده بین انور العشقی و دوری گولد از حالت محرمانه به رویکردی علنی تبدیل خواهد کرد.
این تحلیلگر میافزاید: اعتراف علنی به وجود مناسبات محرمانه در گذشته موضوعی سخت و پیچیده است، این موضوع احتمالاً برای دولتهایی که به دنبال حفظ اوضاع کنونی خود هستند، خطرناک است. اما در تاریخ 4 ژوئن انور العشقی سرتیپ سابق سعودی و دوری گولد مدیر کل جدید وزارت خارجة اسرائیل در دیدار علنی از همکاری خود در زمینههای مطالعاتی در مورد واکنشهای مشترک نسبت به تهدید احتمالی ایران خبر دادند.
با وجود این که هر دو طرف نمایندگی از سوی دولتهای خود را رد کردند، اما جایگاه سیاسی آنها نشان دهنده موافقت ضمنی رژیمهای متبوع آنها با برگزاری این نشست است که تأثیرات ملموسی بر روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی به جای میگذارد.
در حالی که به نظر میرسید تنها انگیزه برگزاری نشست 4 ژوئن در زمینه مذاکرات هستهای جاری بود ، اما همکاری عربستان سعودی و اسرائیل در آینده احتمالاً حول محوریت منافع داخلی عربستان و اسرائیل از ابراز موضع سختگیرانه در قبال ایران خواهد بود.
به گفته این تحلیلگر مسائل منطقهای، اسرائیل در حال حاضر سطحی از همکاریها با دولتهای مختلف حاشیه خلیج فارس در زمینه مسائل متعدد را حفظ کرده است، با وجود اینکه عربستان سعودی اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد، اما تلاشهای علنی و اسناد ویژه فاش شده نشان دهنده وجود مناسباتی بسیار مستحکم از شرایط علنی است.
اسناد رسمی فاش شده نشان میدهد که مناسبات محرمانه بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و رژیم اسرائیل از باثباتترین روابط بوده و کشورهای حاشیه خلیج فارس از بازرگانان اسرائیلی و حتی جاسوسان موساد به عنوان کانالهای تماس محرمانه با اسرائیل استفاده میکنند تا تماسهای علنی با اسرائیل باعث یأس عمومی شهروندان این دولتها نشود.
در همین راستا گزارش بودجه محرمانه اسرائیل نشان داد که رژیم صهیونیستی در سال 2012 هیئت دیپلماتیک محرمانهای را در کشورهای حاشیه خلیج فارس تشکیل داده است، این گزارش نامی از هیئت مذکور نبرده است، اما به نظر میرسد اعلام آمادگی تل آویو برای تماس با کشورهای حاشیه خلیج فارس ولو به صورت غیرمستقیم نشان دهنده واقعیتهای جدید نیاز داخلی اسرائیل به این نکته است که همه باید بدانند که این تلاشها از مدتی پیش آغاز شده است.
كليبلاند تأکید دارد نشانههای عمومی تغییر در سیاست عربستان سعودی در قبال ایران به انحراف افکار عمومی شهروندان از روند کند اصلاحات داخلی در این کشور نیز کمک میکند به ویژه اینکه به نظر میرسد دولت جدید عربستان سعودی به نسبت گذشته تمایل زیادی برای بهبود جبهه داخلی از خود نشان میدهد.
افشای ابعاد تازهای از روابط عربستان و رژیم صهیونیستی اسناد منتشر شده از سوی ویکیلیکس هفته گذشته ابعاد تازهای از روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی را منتشر کرد. تعدادی از نامهنگاریهای وزارت خارجه عربستان سعودی با سفارتهای این کشور در نقاط مختلف دنیا چهرهای تقریباً کامل از مراحل همگرایی بین ریاض و تلآویو را ارائه میدهد، رویکرد عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی به ویژه در 10 سال گذشته به صورت خاص مطرح بوده است.
آنچه میبینید دو نمونه از مهمترین اسناد منتشر شده در مورد روابط عادی شده بین حاکمیت عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی است:
اول: رفع ممنوعیت تعامل با شرکت های مرتبط با اسرائیل در یکی از تلگرافها که مربوط به 27 آوریل سال 2005 است و از سوی قائممقام وزارت خارجه در امور اقتصادی و فرهنگی برای سعودالفیصل وزیر خارجه سابق عربستان سعودی ارسال شده است، این سند در مورد دریافت تلگرافی از رئیس دفتر رئیس شورای وزیران عربستان سعودی برای اعلام موضع حقوقی و دیپلماتیک در زمینه تعامل عربستان با شرکتهای خارجی مرتبط با اسرائیل است. قائممقام وزارت خارجه عربستان سعودی به مصوبه شماره 5 مورخ 13 ژوئن 1995 از سوی شورای وزیران عربستان در زمینه توقف تحریمهای درجه دوم و سوم اسرائیل اشاره کرده و توضیح میدهد که تنها به تحریمهای درجه اول اکتفا شود که به موجب آن شرکتهای کاملاً اسرائیلی تحریم میشوند و شرکتهایی که بخشی از سهام آن مربوط به اسرائیل است یا افراد با تابعیتهای اسرائیلی سهام و مشخصی در آن دارند یا شرکتهای خارجی که با شرکتهای اسرائیلی تعامل ویژهای دارند، از این قانون معاف می شوند.
این بدان معنا است که رژیم عربستان از نیمه دهه 90 قرن گذشته میلادی به شرکتهایی که با اسرائیل روابط خاص دارند اجازه فعالیت در عربستان در تمامی عرصهها را داده است و تنها در موارد معدودی این موضوع به بخش امنیت اطلاعات ارجاع داده میشود.
در این راستا گزارش روزنامه صهیونیستی هاآرتص در ژوئن گذشته بر حجم سرمایهگذاریهای اسرائیلی در کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی پرده برداشت. این برای اولین بار است که یک طرف اسرائیلی گزارش دقیق و مفصلی از آمار و حجم و ماهیت سرمایهگذاریهای اسرائیل در این کشورها را منتشر میکند. هاآرتص توضیح میدهد که سرمایهگذاریهای مستقیم اسرائیل در بخش بانکداری و تجارت بعد از رشد کندی که در آغاز هزاره جدید داشته، شاهد پیشرفت قابل ملاحظهای بوده است.
دوم: ستایش نایف بن احمد از شیمون پرز یکی دیگر از اسناد منتشر شده نشان میدهد که نایف بن احمد بن عبدالعزیز سرلشکر ستاد و یکی از مهمترین فرماندهان نظامی عربستان سعودی و متخصص در زمینه عملیات ویژه و جنگ الکترونیک در نیمه سال 2012 (در آن در زمان درجه سرتیپی داشت) مقالهای در یکی از مجلات وابسته به نیروهای مشترک آمریکایی نوشته و در آن با رویکردی مثبت از اسرائیل صحبت و بر ضرورت تقویت مناسبات بین کشورش و تلآویو تأکید کرده است. وی در این مقاله از شیمون پرز رئیس سابق رژیم صهیونیستی ستایش کرده است.
نایف بن احمد همچنین بر ضرورت سرمایهگذاری دوجانبه در تقویت زیرساختهای همکاری و همبستگی بین فلسطینیها و عربها با اسرائیلیها تأکید کرده است. تلگراف ارسال شده از سوی قائممقام وزیر خارجه در امور اطلاعات و فناوری ارتباطات به سعود الفیصل توجه ویژه عربستان سعودی به واکنش اسرائیلیها به این مقاله را برجسته کرده که میتوان آن را یکی از رویکردهای آزمایشی برای تقویت مناسبات بین تلآویو و ریاض دانست.
همچنین تلگراف دیگری به متن مقاله امیر اورن نویسنده اسرائیلی در روزنامه هاآرتص اشاره میکند که به مقاله نایف بن احمد استناد کرده و مینویسد که ریاض به دنبال مناسبات طبیعی با اسرائیل بر اساس شرایط مشخص است. وی تأکید میکند که مقاله نایف برای آزمودن واکنش اسرائیلیها در درجه اول و آزمودن رسانههای عربی در درجه دوم است. همچنین تلگراف دیگری از قائممقام وزارت خارجه به سعود الفیصل در زمینه توجه رسانههای عربزبان به مقاله این نویسنده صهیونیست و واکنش آنها به یک مقاله اشاره دارد.
چرا عربستان به جای اسرائیل از ایران هستهای میترسد پایگاه خبری القوة الثالثة در مقاله دیگری مینویسد: بیتردید وهابیت سعودی هرگز نسبت به فعالیتهای اتمی رژیم صهیونیستی نگران نبوده و نیست. این کشور همچنین نسبت به فعالیتهای پاکستانیها نیز نگران نیست، چرا که این فعالیتها از دلارهای نفتی عربستان سعودی تأمین مالی شده است. تنها نگرانی عربستان از برنامه هستهای ایران است. حال سؤال این است که آیا عربستان سعودی از بمب اتمی واقعی ایران میترسد یا از بمب اتم فکری و رویکرد علمی این کشور؟
عربستان حق دارد از تبدیل شدن رقیب خود به یک عامل مؤثر در خلیج فارس و کل منطقه ناراضی باشد، اما این کشور از میان ابزارهایی که میتواند در این راستا به کار گیرد، غیر از نفت چیزی ندارد که آن را نیز سایر کشورهای خلیج فارس در اختیار دارند. این کشور همچنین بر روی توسعه رویکرد وهابی حساب ویژهای باز کرده است، اما اوضاع به سمت نتایج مورد رضایت وی ختم نشد. سوالی که مطرح است، اینکه عربستان سعودی از سلاح هستهای ایران میترسد یا از رویکرد ایدئولوژیک این کشور؟ اگر گفته شود از سلاح هستهای میترسد، باید گفت کمی آنطرفتر رژیم صهیونیستی این سلاح را در اختیار دارد، پس اگر روابط دوستانه با آنها ندارد، چرا از آنها نمیترسد؟
موضوع مربوط به تطابق افکار ویرانگر و ضد اسلام است، آل سعود از ایران و سیاست باز به سوی این کشور می ترسد، نه از سلاح هسته ای یا غیر هسته ای آن. آنها از تکنولوژی علمی و صنعتی و کشاورزی ایران می ترسد که خود آن را در اختیار ندارد. عربستان به خوبی می داند که اگر همگرایی مناسبی بین دیدگاه فکری ایرانی ها با ماهواره ها و شبکه مجازی شکل گیرد، رویکردهای فکری آنها که در طول دهههای متمادی بر روی آن کار کردهاند، از بین خواهد رفت، چه برسد به اینکه تماس مستقیم ایرانیها با پیشگامان فکری دنیا مطرح شود.
موضوع دیگر اینکه عربستان از این موضوع میترسد که پرونده یمن نیز در بررسیهای انجام شده در زمینه توافق هستهای مطرح شده باشد، در این صورت اگر آمریکا به فکر تغییر برگههای موجود در خلیج فارس باشد، عربستان چه کاری از دستش بر میآید؟
توافق هستهای تنها به نفع ایران نیست، بلکه حتی شش کشور صنعتی و کشورهای منطقه نیز از آن سود میبرند. اما حتی قبل از اعلام نتیجه این توافق خاندان آل سعود دچار نگرانی و وحشت و فشار بود. چرا که دولتی است که از صلح و ثبات ناراضی است و تنها بر پایه بحرانها زندگی میکند. این کشور بخشی از کشورهایی است که با امنیت دنیا بازی میکنند و هیچ عامل بازدارندهای پیش روی خود نمیبینند.
هنگامی که اوضاع اقتصادی و دیپلماتیک ایران بهبود یابد، این موضوع حتی از انفجار بمب اتم در هیروشیما نیز مهمتر است، عربستان سعودی خود این نکته را میداند، اما سعی دارد انفعال و تأثیرپذیری خود از توافق ایران را این گونه توجیه کند که به ایران اجازه بازی با امنیت خود را نمیدهد. این در حالی است که ریاض به خوبی میداند که ایران هرگز به فکر بازی با امنیت این کشور نیست، چرا که اصلا عربستان را در محاسبات امنیتی خود به حساب نمیآورد.
عربستان سعودی برای مشغول کردن افکار عمومی داخلی و جهانی اعلام میکند که یک شبکه خوشهای تروریستی که به دنبال برنامهریزی برای اقدامات مخرب در کشور بودند را منهدم کرده است، به این ترتیب رسانههایی که کارشان تمجید از سعود الفیصل وزیر خارجه سابق عربستان پس از مرگ وی بود، پس از این، زمان زیادی برای صحبت در مورد این گروهک (اگر اصل خبر درست باشد) خواهند داشت.
انزوای عربستان سعودی در منطقه کاملاً ملموس است، همان طور که آنها در یمن منزوی شده اند. این انزوا باعث خواهد شد عربستان اقداماتی انجام دهد تا شوک ناشی از توافق هستهای ایران را تلافی کند و در ادامه منتظر ابعاد جدیدی از دیپلماسی آمریکا باشد.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |