شهید حسین شهرامفر در سال 1360 و در حین مقابله با نیروهای ضد انقلاب به درجه رفیع شهادت نائل شد.
به گزارش روابط عمومی ارتش، شهید حسین شهرامفر در سال 1326 دیده به جهان گشود و در جوار حرم ملکوتی ثامن الحجج (ع) رشد نمود. آموختن را از سن 7 سالگی آغاز کرد و تا اخذ مدرک دیپلم به تحصیل پرداخت. سپس به تهران مهاجرت کرد و در سال 1345 وارد دانشکده افسری شد. شهید شهرام فر در سال 1349 دورهی مقدماتی را در شیراز به پایان رساند.
وی دورهی چتر بازی را در خارج از ایران طی کرد و در رشته های کوهنوردی، کاراته و تکواندو به کسب تجربه پرداخت. شهرام فر سپس به تهران بازگشت و در مرکز آموزش 01 تهران مشغول خدمت شد و چندی بعد به تیپ 23 نیروی مخصوص (نوهد) که به کلاه سبزها معروف بودند انتقال یافت.
وی در سال 1355 ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد. سال 1356 در جمع یاران امام (ره) قرار گرفت و با پخش اعلامیه از ایشان حمایت کرد تا اینکه مورد بازجویی فرمانده وقت و ضد انقلاب قرار گرفت. در سال 1357 در زمان حکومت نظامی نیز شهرام فر شور و شوق فراوانی در همکاری با مردم از خود نشان داد . با پیروزی انقلاب ماموریتهای جنگی خود را در غرب و کردستان داوطلبانه و در مبارزه با دشمنان کشور و انقلاب اسلامی (ره) انجام داد و ضمن فعالیت در واحد عقیدتی سیاسی تیپ در مقابل ضدانقلاب و بعثیان مبارزه نمود.
در پاییز سال 1360 نیروهای سپاه و ارتش تصمیم میگیرند با استفاده از تاکتیک های غافلگیرانه اقدام به پاکسازی جاده بانه - سردشت کنند. این عملیات در طی چند مرحله انجام و پس از پاکسازی بلافاصله اقدام به ایجاد پایگاه و تثبیت موقعیت شد. اگر چه در این عملیات میزان تلفات نیروهای خودی در مقابل با عناصر دشمن بسیار کم بود، اما متاسفانه تعدادی از نیروها به شهادت رسیدند که از آن جمله می توان به افسر لایق، مومن، شجاع و کاردان شهید حسن شهرامفر اشاره نمود.
نیروهای عمل کننده پس از تصرف پیچهای خطرناک "هجده دولان" تصمیم گرفتند تپه های مشرف به روستای "زرواو" را هم به تصرف در آورند که شهید شهرامفر به عنوان یکی از نیروهای پیش رو، جلوتر از همه در حال حرکت بود و توانست با کاردانی و شجاعت خاص خود مهمترین تپه که امروز بر پاسگاه انتظامی زرواو مسلط است را به تصرف درآورد. وی دقایقی پس از استقرار بر روی تپه مورد اصابت گلوله مستقیم منافقین قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. این تپه امروز به تپه شهید شهرامفر مشهور است.
درباره شهادت این شهید گرانقدر روایت شده است:
نیمه های شب از خواب برخاست و تا صبح به راز و نیاز پرداخت. بعد از نماز صبح لباس پلنگی کهنهاش را از کوله پشتی بیرون آورد و با آب و صابون شست. آنگاه غسل شهادت کرد و همان لباس پلنگی را پوشید و به راه افتاد و توانست به یاری هم رزمانش در جاده ی سردشت _ بانه پایگاههای ضد انقلاب را منهدم نماید. بالاخره با پشتیبانی بالگردهای کبری در ساعت 3 بعد از ظهر چند پایگاه دیگر نیز تصرف شد. اما ضدانقلاب نیز بیکار ننشست و با امداد از هواپیماهای جنگی عراق موفق شد پایگاه های خود را پس بگیرد. بچه ها باید عقب نشینی می کردند اما این کار هم خطر داشت. شهرام فر پیشنهاد داد که با سه تن دیگر از نیروها با تیراندازی دشمن را سرگرم کنند تا آنها عقب نشینی کنند. سپس یک قبضه تیربار سیمینوف را برداشت و تیراندازی را شروع کرد. رزمنده ها عقب نشینی کردند. حسین هم آهسته آهسته عقب نشینی را آغاز کرد. گلوله ای به پای راستش اصابت نمود. اما او با این وضعیت پنج کیلومتر به عقب بازگشت ولی دیگر توان ایستادن نداشت، همان جا بر خاک افتاد و بر اثر شدت خونریزی جان به جان آفرین تسلیم کرد.
خصوصیات اخلاقی و بارز شهید شهرامفر
یکی از همرزمان این شهید والا مقام درباره خصوصیات ویژه او میگوید: حسین اخلاقی عجیب داشت، قبل از هر عملیات کلیهی تجهیزات انفرادی را همراه میآورد. پنج خشاب کامل را بر میداشت و حتی داخل قمقمهاش به جای آب، فشنگ ذخیره می کرد. اما همیشه توکل بر خدا داشت. به انجام فرایض دین اسلام پایبند بود. در یک سال 2 الی3 ماه را کامل روزه میگرفت. نماز شب میخواند و در ساعات فراغت آیات کلام الله مجید را تلاوت میکرد. همیشه در سجدهی آخر نماز سه مرتبه میگفت : « اللهم ارزقنی توفیق الشهاده... »
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |