مکگاورن معتقد است "خیلی عجیب است اگر فردی مدعی شود که سازمانهای اطلاعاتی غربی و به طور خاص سازمان سیا و امآی6، از عوامل خود در تهران برای هدایت حوادث سال 88 استفاده نکردهاند، یا اینکه آمریکا بعد از صرف هزینههای زیاد، از جاسوسی و توسعه نفوذش در ایران دست خواهد کشید.
گروه بینالملل مشرق- بعد از توافق صورت گرفته میان وزرای خارجه ایران و کشورهای 1+5 ممکن است این تصور برای برخی ایجاد شود که دیگر مشکلات میان ایران و غرب تمام شده است و بیاعتمادی و بدگمانی به آمریکا و متحدین این کشور، یک تندروی سنتی است که توسط عدهای داخل کشور همواره دنبال شده است. اما اطلاعات موجود و گفتههای یک مقام سابق سازمان سیا به خبرنگار مشرق، چیز دیگری را نشان میدهد.
"ری مکگاورن" تحلیلگر سابق سازمان سیا
"حیدر مصلحی" وزیر سابق اطلاعات کشورمان سهشنبه 20 مرداد 94 در همایش بسیج اساتید و نخبگان حوزههای علمیه قم و خراسان، اعلام کرد که سه سال پیش در وزارت اطلاعات، از درون سازمان سیا جزوهای 100 صفحهای به دست آوردیم که پس از مطالعه و بررسی آن متوجه شدیم این سازمان برای 30 الی 40 سال آینده ما برنامهریزی کرده است. بنابراین باید بدانیم طراحیهای دشمن برای ما، یک روزه و دو روزه و یک ساله و دو ساله نیست. فتنه تمام نشده و فقط مختص سال 88 نبود. (لینک)
گفتههای مصلحی بهانهای شد تا با "ری مکگاورن" افسر و تحلیلگر بازنشسته سازمان سیا (1963 تا 1990) تماسی را داشته باشیم و تجربیات وی را در این خصوص جویا شویم. رئیس سابق مرکز اسناد فدرال دولت آمریکا در گفتگو با خبرنگار مشرق میگوید: خیلی عجیب است اگر فردی مدعی شود که سازمانهای اطلاعاتی غربی و به طور خاص سازمان سیا و امآی6، وقایع مرتبط با اغتشاشات بعد از انتخابات ریاستجمهوری (سال 2009) در ایران را به صورت دقیق، بررسی و تحلیل نمیکردند و یا از عوامل خود در تهران برای هدایت و تأثیر در این بحران به وجود آمده، استفاده نکردهاند. عجیبتر این است که تصور کنیم آمریکا بعد از صرف هزینههای زیاد، از جاسوسی و توسعه نفوذش در ایران دست خواهد کشید.
صحبتهای جمعه 2 مرداد جان کری وزیر خارجه آمریکا طی نشستی در اندیشکده "شورای روابط خارجی" این کشور درباره توافق هستهای با ایران نیز به نوعی گفتههای مصلحی و مکگاورن را درباره ادامه تلاشهای دولت آمریکا برای دخالت در امور داخلی ایران، تأیید میکند. کری در بخشی از سخنان خود درباره دلیل اصرار دولت آمریکا برای رسیدن به توافق هستهای با ایران میگوید: این را میدانم که اگر به این توافق پشت کنیم، پیام بدی را به تندروها در ایران ارسال خواهیم کرد و آنها خشنود خواهند شد. چه کسی میداند چه اتفاقی در انتخابات بعدی رخ خواهد داد؟ اما به نظر من، روحانی و ظریف که برای مذاکره با غرب و رسیدن به نتیجه، موقعیت خود را به خطر انداختهاند، به دردسر خواهند افتاد.(لینک)
مکگاورن که به ساختار سازمانهای اطلاعاتی آمریکا آشنایی زیادی دارد و طی 27 سال فعالیت در سازمان سیا، هر روز جلسات اطلاعاتی صبح کاخ سفید از دوران "کندی" تا "جورج بوش" پدر را اداره میکرده، در ادامه به خبرنگار مشرق میگوید: بعد از انتخابات ریاستجمهوری در ایران که منجر به پیروزی حسن روحانی شد، دولت اوباما به این نتیجه رسید که این پتانسیل در دولت تازه به قدرت رسیده ایران برای مذاکره وجود دارد. البته این جمعبندی به این معنی نیست که سازمان سیا و امآی6 از تلاشهای خود علیه ایران دست بکشند، ولی اگر سازمان سیا که زیر مجموعه دولت آمریکا است از دستورات رئیسجمهور پیروی کند (که معمولاً این اتفاق میافتد) نباید شاهد تلاش برای استفاده از روشهایی مانند آنچه منجر به سرنگونی دولت مصدق شد باشیم.
بعد از انتخاب حسن روحانی، سیا موقتاً از اقدام برای براندازی در ایران دست کشید
از صحبتهای مکگاورن و کری میتوان این نتیجه را گرفت که شاید تلاشها برای دشمنی با ایران بیشتر از "روش جورج بوشی" به "روش اوبامایی" تغییر شکل داده است و جان کری هم در نشست خود در شورای روابط خارجی، تلاش میکند به تندروهای آمریکایی این را بفهماند.
در سال 2006 دولت جورج دبلیو بوش رویکرد جدیدش در سیاست خارجی را با عنوان "دیپلماسی تحولآفرین" معرفی کرد. دیپلماسی تحولآفرین، یا مطابق آنچه برخی کارشناسان علوم سیاسی میگویند "دیپلماسی زور"، مجموعه اقداماتی بود که دولت وقت آمریکا با هدف تغییر نظام سیاسی در برخی از کشورهایی آغاز کرد که اولویت سیاست خارجی واشنگتن تعیین شده بودند. ایران یکی از این کشورها بود. "کاندولیزا رایس" وزیر خارجه وقت، با بیان اینکه "آمریکا با هیچ چالشی بزرگتر از ایران مواجه نیست"، تاکتیکی تهاجمی را برای تغییر نظام در ایران آغاز کرد. از جمله مهمترین اقدامات "رایس" در چارچوب دیپلماسی تحولآفرین، تأسیس دفتری به نام "دفتر امور ایرانیان" در سال 2006 بود که به استناد شواهد مختلفی از جمله اظهارات مقامات آمریکایی، اسناد وزارت خارجه واشنگتن و همچنین گزارش رسانههای این کشور، هدف از آن پیگیری پروژه براندازی نظام ایران با تکیه بر رویکردهای فرهنگی و دیپلماسی عمومی بوده است. در گزارش رسانههای آمریکایی در آن زمان حتی یک مورد را نمیتوان یافت که هدف از ایجاد این دفتر را پیگیری پروژهای غیر از براندازی نرم عنوان کرده باشد.
اولین اخبار درباره امکان تخصیص بودجه برای حمایت از مخالفان داخلی در ایران را روزنامه نیویورک تایمز در 29 مه 2005 منتشر کرد. در این سال، "نیکلاس برنز" که در آن زمان معاون سیاسی وزارت خارجه بود هدف دولت از تقویت رسانههایی مانند "صدای آمریکا" و افزایش ساعات پخش آن را مشابه طرحهای واشنگتن برای راهاندازی انقلابهای رنگی در اوکراین و گرجستان دانسته بود. وی درباره امکان ارسال پول به مخالفان دولت ایران گفته بود: "ما هنوز به آنجا نرسیدهایم، چون هنوز پایگاهی برای انجام این اقدام نداریم و ایران هم هنوز به اندازه کافی کشور آزادی نیست که ما بتوانیم این کار را انجام دهیم."
یک سال بعد، وزارت خارجه آمریکا پایگاه مدنظر برنز را ایجاد کرد. "دفتر امور ایرانیان" همان پایگاهی بود که کاندولیزا رایس برای آن درخواست بودجهای معادل 75 میلیون دلار کرد. "آدام ارلی" سخنگوی آن زمان وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که این دفتر بر نحوه هزینه کردن بودجه 75 میلیون دلاری نظارت میکند و شعبههایی در دوبی، استانبول، باکو، فرانکفورت و لندن خواهد داشت. ارلی از تصمیم وزارت خارجه آمریکا در تربیت کادری از کارمندان سرویس خارجی خبر داد که بتوانند فارسی صحبت کنند و درک صحیحی از ایران و منطقهای که ایران در آنجا نفوذ دارد داشته باشند.
مکگاورن که اکنون به عنوان کارشناس و تحلیلگر مسائل اطلاعاتی و امنیتی فعالیت میکند، سابقه فعالیت اعتراضی نسبت به سیاستهای دولت جورج بوش پسر را نیز در پرونده خود دارد، به طوری که وی "مدال تشویق اطلاعاتی" را که پس از بازنشستگی از دولت آمریکا دریافت کرده بود، در سال 2006 در اعتراض به شکنجهگریهای سیا پس داد.
"کاندولیزا رایس" وزیر خارجه سابق آمریکا در تأسیس دفتر امور ایرانیان، نقشی عمده داشت
وی درباره شباهتهای گزارشهای ساختگی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا درباره تسلیحات کشتار جمعی عراق و برنامه هستهای ایران به خبرنگار مشرق میگوید: زمانی که گفته شد عراق سلاحهای کشتار جمعی دارد، من به عنوان یک مقام اطلاعاتی شوکه شدم. این یک اشتباه نبود، بلکه یک دروغ بزرگ بود تا بتوانند از طریق آن به عراق حمله کنند. همین اتفاق درباره ایران هم در حال شکلگیری بود. گزارشهای اطلاعاتی درباره برنامه هستهای ایران به دروغ نشان میداد که ایران به دنبال ساخت بمب است و 5 سال با دستیابی به آن فاصله دارد؛ در حالی که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا میدانستند ایران به دنبال ساخت بمب نیست و گزارشهای منتشر شده بعد از سال 2007 هم این را نشان میداد. ولی رسانههای جمعی مانند نیویورکتایمز و واشنگتنپست که شدیداً تحت تأثیر صهیونیستها هستند، این گزارشها را بازتاب نمیدادند.
مکگاورن در ادامه به خبرنگار مشرق میگوید: تاریخچه به شکست کشیده شدن مذاکرات ایران و آمریکا قابل تأمل است. چند سال پیش زمانی که مذاکرات در حال انجام بود گروهک جندالله یک روز پیش از نشست وین، اقدام به ترور 5 نفر از فرماندهان ارشد سپاه کرد و همین مسئله باعث شد ایران در سطح پایینتری در نشست شرکت کند و این مذاکرات به نتیجه نرسد. یا زمانی که ترکیه، برزیل و ایران برای رسیدن به راهحل هستهای در استانبول به توافق رسیدند، اینبار هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا بود که تصمیم گرفت به جای احترام به توافق صورت گرفته، به سوی اتخاذ تحریمهای بیشتر برود و توافق صورت گرفته را به شکست بکشاند. البته ترور دانشمندان هستهای ایران هم یکی از اتفاقات مهم در این زمینه بود.
مکگاورن در پایان گفتگوی خود با خبرنگار مشرق اینگونه نتیجهگیری میکند: با تجربهای که من دارم، باید بگویم که سازمان سیا زیر نظر دولت آمریکا کار میکند و به نظر نمیرسد که فعلاً برنامهای برای خرابکاری در ایران داشته باشند، ولی موساد همه تلاش خود را خواهد کرد تا با توجه به دسترسیهایی که در ایران و خارج از ایران مانند گروه جندالله دارد، دو کار را انجام دهد: 1- عملیاتی علیه منافع ایران انجام دهد و از نرمش ایران مقابل غرب بکاهد و از این طریق مذاکرات را به شکست بکشاند، و 2- عملیاتی را علیه مواضع غرب انجام دهد و آن را به ایران نسبت دهد و از این طریق به مقامات غربی این پیام را بدهد که ایرانیها قابل اطمینان نیستند.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |